وبلاگ شهیدان مرتضی و حسن باباییان

این وبلاگ به یاد شهیدان مرتضی و حسن باباییان با هدف انتشار تمامی آثار منتشر نشده مربوط به این شهیدان راه اندازی شده است.

وبلاگ شهیدان مرتضی و حسن باباییان

این وبلاگ به یاد شهیدان مرتضی و حسن باباییان با هدف انتشار تمامی آثار منتشر نشده مربوط به این شهیدان راه اندازی شده است.

وبلاگ شهیدان مرتضی و حسن باباییان

زنده نگه داشتن یاد شهدا، کمتر از شهادت نیست . (مقام معظم رهبری)

این وبلاگ به یاد شهیدان مرتضی و حسن باباییان با هدف انتشار تمامی اثار مربوط به این شهیدان راه اندازی شده است. بدون تردید ادامه فعالیت این وبلاگ معنوی، مرهون کمک تک تک شما اعضاء محترم در ارسال مطالب مفید در خصوص این شهیدان والا مقام می باشد. بنابراین از تک تک شما عزیزان بخصوص همرزمان شهید انتظار می رود تا هر گونه عکس یا اثر مناسبی در خصوص این شهیدان دارند یا گزارش مربوط به برگزاری مناسبت های مرتبط با شهیدان را به مدیریت وبلاگ ارسال فرمایید تا در اسرع وقت منتشر گردد.
اجر همه شما با خدای شهیدان

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

این نامه آخرین نامه شهید مرتضی یک روز قبل از شهادت است. در این نامه شهید از خانواده معذرت خواهی می کند که نتوانسته زودتر از این نامه ای برای آنها بنویسد، چون خرمشهر در اشغال دشمن بعثی است و این شهید شب و روز در حال آموزش برای عملیات بوده اند.


نکته جال اینکه این نامه در حالی به دست خانواده شهید می رسد که جنازه مطهر شهید دفن شده است و مردم جهت تسلیت به خانواده شهید در منزل شهید جمع شده اند که ناگهان پستچی زنگ منزل را می فشارد و می گوید نامه ای از فرزندتان دارم..............


گویا به او اعلام شده است که در عملیات طریق القدس به شهادت خواهد رسید؛ او در نامه اش چنین می نویسد:

نکته ای که می خواستم برای شما بگویم این بود که:
اگر افتخار شهادت داشته باشم و شهید شوم خود سپاه به شما اعلام خواهد کرد و اگر کسی دیگر گفت قبول نکنید و ببینید سپاه چه می گوید و اگر من در این راه که راه خدا است، شهید شوم هیچ ناراحت نباشید و هر گاه یاد من می افتید و خواستید برای من گریه کنید بیاد امام حسین(ع) و علی اکبر بیفتید و برای آنها گریه کنید. شهادت سعادتی است که به هر کس نخواهند داد جز افرادی که سعادت شهادت را داشته باشند و امیدوارم که ما نیز سعادت شهادت را داشته باشیم.

شهید مرتضی با زمزمه این اشعار به استقبال شهادت رفت و مرگ آگاهانه ای را انتخاب کرد:

اگر باشد قرار آخر بمیرم
نمی خواهم که در بستر بمیرم

دلم خواهد چون سلمان و بوذر
برای یاری رهبر بمیرم

دلم خواهد چون فرد مسلمان
برای یاری اسلام بمیرم


برای مطالعه آخرین نامه شهید قبل از شهادت به دسخط خود شهید به ادامه مطلب بروید:
  • اسماعیل اقبال

این نامه را شهید مرتضی هنگامی می نویسد که در جبهه استقرار یافته است و برای عملیات علیه کفار بعثی آماده می شود. در این نامه نیز ضمن احوالپرسی از دوستان و آشنایان به ترسیم نقشه آرایش نیروهای رزمنده در مقابل دشمن که در صدد فتح خرمشهر هستند، می پردازد؛ سپس  مادر را مورد  خطاب قرار می دهد: مبادا مادرم ناراحت شوی اگر تو گریه کنی ناراحت می شوم.  شهید در ادامه خطاب به مادر می گوید: مادرم مرگ حق است و چه بهتر که انسان در میدان مبارزه در راه خدا کشته شود و هیج غمگین نباش زیرا خداوند به تو ای مادرم اجری عظیم عطا می نماید که ما را در این راه فرستادی تا جان ناقابل خود را فدای اسلام کنیم.

متن نامه در ادامه مطلب
  • اسماعیل اقبال
در این وبلاگ تلاش خواهد شد تا نامه های شهیدان مرتضی و حسن که برای همه ما بخصوص نسل جوان آموزنده است را با دستخط خودشان منتشر کنیم. اولین نامه را از اولین شهید خانواده منتشر می کنیم. 

به طور دقیق به تمامی جملات و مطالب نامه نگاه کنید که چگونه شهید بزرگوار به تمامی جوانب حوادث پیرامون خود توجه داشته است.

 در ابتدا نامه را با درود و تحیت بر منجی عالم بشریت و نائب برحقش امام خمینی ره شروع می کند. سپس از مادر خود جویای احوال می شود؛ اما خوب به سطور این قسمت نگاه کنید، اگر فرد به خاطر دنیا در این مسیر پا نهاده باشد، اینگونه با مادر خویش نجوی نمی کند. آنجا که از مادر می خواهد در نمازهایش امام را دعا کند، نمی گوید برای سلامت من دعا کن، چون مطالب را به شکلی تنظیم می کند که گویا شهادت در چند قدمی اوست، فقط می گوید مادر اگر من شهید شدم مصیبت امام حسین ع و اهل بیتش را در ذهنت مرور کن  که این مصائب هیج است در مقابل آن.

سپس از احوال خواهر و برادر می پرسد و توصیه های لازم را جهت حرکت در مسیر حق می کند تا برای ایثار در مقاطع بعدی آماده باشند. آنجا که می گوید خواهرم جون زینب باش مبادا حجابت فراموش شود و برادرم نمازت را فراموش نکنی و اگر درس می خوانی به خاطر خدا باشد. 

شهید حتی موقعیت استقرار خود در جبهه و تمامی جوانب امر را به خوبی توضیح می دهد. 


معرفت بالای این شهید را در قسمت دیگر نامه آنجا می توان دید که تنها به احوالپرسی از خانواده خود بسنده نمی کند، بلکه جویای حال تمامی اقوام و فامیل و حتی همسایه هایی است که هیچ قرابت فامیلی با شهید ندارند.


اما آخر نامه به آرزویی پرداخته است که تمامی رزمندگان در لحظه جان دادن به آن می اندیشیدند یعنی زیارت کربلا؛ بیان این قسمت از نامه دل همه کسانی را که این روزها به کربلا ی معلی شرفیاب می شوند بدرد می آورد که بهتر اینکه خودتان آن را در ادامه مطلب بخوانید...

  • اسماعیل اقبال