وبلاگ شهیدان مرتضی و حسن باباییان

این وبلاگ به یاد شهیدان مرتضی و حسن باباییان با هدف انتشار تمامی آثار منتشر نشده مربوط به این شهیدان راه اندازی شده است.

وبلاگ شهیدان مرتضی و حسن باباییان

این وبلاگ به یاد شهیدان مرتضی و حسن باباییان با هدف انتشار تمامی آثار منتشر نشده مربوط به این شهیدان راه اندازی شده است.

وبلاگ شهیدان مرتضی و حسن باباییان

زنده نگه داشتن یاد شهدا، کمتر از شهادت نیست . (مقام معظم رهبری)

این وبلاگ به یاد شهیدان مرتضی و حسن باباییان با هدف انتشار تمامی اثار مربوط به این شهیدان راه اندازی شده است. بدون تردید ادامه فعالیت این وبلاگ معنوی، مرهون کمک تک تک شما اعضاء محترم در ارسال مطالب مفید در خصوص این شهیدان والا مقام می باشد. بنابراین از تک تک شما عزیزان بخصوص همرزمان شهید انتظار می رود تا هر گونه عکس یا اثر مناسبی در خصوص این شهیدان دارند یا گزارش مربوط به برگزاری مناسبت های مرتبط با شهیدان را به مدیریت وبلاگ ارسال فرمایید تا در اسرع وقت منتشر گردد.
اجر همه شما با خدای شهیدان

طبقه بندی موضوعی

وصیتنامه شهید مرتضی آخرین پیام شهید به دوستان و آشنایان و تمامی پیروان راستین حق است. شهید با مزین کردن وصیتنامه خود به یک حدیث قدسی آخرین پیام خود قبل از شهادت را بر این نکته معطوف ساخته است که بدون معرفت الهی امکان نیل به لقاء یار ممکن نیست. 

اگر به مطالب این وصیتنامه با دقت توجه شود، در سطر سطر آن، شهید بر دفاع از ارزشهای الهی، دفاع از اسلام، ادامه راه شهیدان، دفاع از ولایت، حفاظت از حجاب و  علم آموزی در مسیر حق تاکید می کند.

ولی شگفت آورتر از همه اینکه این وصیتنامه بیانگر اوج شناخت و عرفانی  است که این شهید بدان دست یافته است. آنجا که از عشق به معبود می گویند و آنجا که از شهادت می نویسند . از نجواهایشان برای دل داغدار مادر و توصیه های برادرانه شان برای عزیزان. چه زیبا با این سن کم، حجاب را معنا کرده اند و چه زیبا پشتیبانی از ولایت را می آموزند. باشد که رهرو راهشان گردیم و با یادشان و عمل به توصیه های والایشان خجالت زده خون شهدا نباشیم . 

شهید مرتضی


وصیتنامه این شهید والا مقام را با دست خط خودش بخوانیم و درس بگیریم:(ادامه مطلب)
  • اسماعیل اقبال

این نامه آخرین نامه شهید مرتضی یک روز قبل از شهادت است. در این نامه شهید از خانواده معذرت خواهی می کند که نتوانسته زودتر از این نامه ای برای آنها بنویسد، چون خرمشهر در اشغال دشمن بعثی است و این شهید شب و روز در حال آموزش برای عملیات بوده اند.


نکته جال اینکه این نامه در حالی به دست خانواده شهید می رسد که جنازه مطهر شهید دفن شده است و مردم جهت تسلیت به خانواده شهید در منزل شهید جمع شده اند که ناگهان پستچی زنگ منزل را می فشارد و می گوید نامه ای از فرزندتان دارم..............


گویا به او اعلام شده است که در عملیات طریق القدس به شهادت خواهد رسید؛ او در نامه اش چنین می نویسد:

نکته ای که می خواستم برای شما بگویم این بود که:
اگر افتخار شهادت داشته باشم و شهید شوم خود سپاه به شما اعلام خواهد کرد و اگر کسی دیگر گفت قبول نکنید و ببینید سپاه چه می گوید و اگر من در این راه که راه خدا است، شهید شوم هیچ ناراحت نباشید و هر گاه یاد من می افتید و خواستید برای من گریه کنید بیاد امام حسین(ع) و علی اکبر بیفتید و برای آنها گریه کنید. شهادت سعادتی است که به هر کس نخواهند داد جز افرادی که سعادت شهادت را داشته باشند و امیدوارم که ما نیز سعادت شهادت را داشته باشیم.

شهید مرتضی با زمزمه این اشعار به استقبال شهادت رفت و مرگ آگاهانه ای را انتخاب کرد:

اگر باشد قرار آخر بمیرم
نمی خواهم که در بستر بمیرم

دلم خواهد چون سلمان و بوذر
برای یاری رهبر بمیرم

دلم خواهد چون فرد مسلمان
برای یاری اسلام بمیرم


برای مطالعه آخرین نامه شهید قبل از شهادت به دسخط خود شهید به ادامه مطلب بروید:
  • اسماعیل اقبال

این نامه را شهید مرتضی هنگامی می نویسد که در جبهه استقرار یافته است و برای عملیات علیه کفار بعثی آماده می شود. در این نامه نیز ضمن احوالپرسی از دوستان و آشنایان به ترسیم نقشه آرایش نیروهای رزمنده در مقابل دشمن که در صدد فتح خرمشهر هستند، می پردازد؛ سپس  مادر را مورد  خطاب قرار می دهد: مبادا مادرم ناراحت شوی اگر تو گریه کنی ناراحت می شوم.  شهید در ادامه خطاب به مادر می گوید: مادرم مرگ حق است و چه بهتر که انسان در میدان مبارزه در راه خدا کشته شود و هیج غمگین نباش زیرا خداوند به تو ای مادرم اجری عظیم عطا می نماید که ما را در این راه فرستادی تا جان ناقابل خود را فدای اسلام کنیم.

متن نامه در ادامه مطلب
  • اسماعیل اقبال
در این وبلاگ تلاش خواهد شد تا نامه های شهیدان مرتضی و حسن که برای همه ما بخصوص نسل جوان آموزنده است را با دستخط خودشان منتشر کنیم. اولین نامه را از اولین شهید خانواده منتشر می کنیم. 

به طور دقیق به تمامی جملات و مطالب نامه نگاه کنید که چگونه شهید بزرگوار به تمامی جوانب حوادث پیرامون خود توجه داشته است.

 در ابتدا نامه را با درود و تحیت بر منجی عالم بشریت و نائب برحقش امام خمینی ره شروع می کند. سپس از مادر خود جویای احوال می شود؛ اما خوب به سطور این قسمت نگاه کنید، اگر فرد به خاطر دنیا در این مسیر پا نهاده باشد، اینگونه با مادر خویش نجوی نمی کند. آنجا که از مادر می خواهد در نمازهایش امام را دعا کند، نمی گوید برای سلامت من دعا کن، چون مطالب را به شکلی تنظیم می کند که گویا شهادت در چند قدمی اوست، فقط می گوید مادر اگر من شهید شدم مصیبت امام حسین ع و اهل بیتش را در ذهنت مرور کن  که این مصائب هیج است در مقابل آن.

سپس از احوال خواهر و برادر می پرسد و توصیه های لازم را جهت حرکت در مسیر حق می کند تا برای ایثار در مقاطع بعدی آماده باشند. آنجا که می گوید خواهرم جون زینب باش مبادا حجابت فراموش شود و برادرم نمازت را فراموش نکنی و اگر درس می خوانی به خاطر خدا باشد. 

شهید حتی موقعیت استقرار خود در جبهه و تمامی جوانب امر را به خوبی توضیح می دهد. 


معرفت بالای این شهید را در قسمت دیگر نامه آنجا می توان دید که تنها به احوالپرسی از خانواده خود بسنده نمی کند، بلکه جویای حال تمامی اقوام و فامیل و حتی همسایه هایی است که هیچ قرابت فامیلی با شهید ندارند.


اما آخر نامه به آرزویی پرداخته است که تمامی رزمندگان در لحظه جان دادن به آن می اندیشیدند یعنی زیارت کربلا؛ بیان این قسمت از نامه دل همه کسانی را که این روزها به کربلا ی معلی شرفیاب می شوند بدرد می آورد که بهتر اینکه خودتان آن را در ادامه مطلب بخوانید...

  • اسماعیل اقبال

به مناسبت نیمه شعبان مراسم جشنی در مدرسه امام خمینی ره با حضور مادر شهیدان مرتضی و حسن باباییان برگزار شد. در این مراسم عده ای از دانش آموزان بدست مادر شهیدان با انتخاب حجاب برتر محجبه شدند. با تشکر از دست اندر کاران مدرسه برای انجام این عمل حسنه و تشکر از این دانش آموزان عزیز؛ امید است که این مراسم و این سنت حسنه روز به روز در مدارس کشور گسترش یابد. شهید حسن و مرتضی هر دو در وصیتنامه خود حجاب خواهران و زنان این جامعه را برنده تر از خون شهید می دانند؛

 

شهید مرتضی در فرازی از وصیتنامه خود تاکید می کند:

و اما تو ای خواهرم؛ مانند زینب(س) باش و مانند زینب(س) زندگی کن و مسئولیت خویش را در قبال این انقلاب و امام به انجام رسان و همیشه حجابت را سنگر خود قرار ده، زیرا خواهرم حجاب تو برنده تر از خون من است.

شهید حسن نیز در وصیتنامه خود در این خصوص می گوید:

و ای خواهرانم خواهش می‌کنم حجابتان را حفظ کنید زیرا از خون ما برنده تر است و مشتی بر دهن دشمنان اسلام است.

 

برای ملاحظه برخی تصاویر این مراسم به ادامه مطلب مراجعه فرمایید:

  • اسماعیل اقبال

   "داستان قربانی از مکه تا کربلا و شلمچه" عنوان مقاله ای است که توسط حسن ابراهیمی در سایت های خبری "جام نیوز" و "حریم یاس" و چند سایت دیگر به نقل از وبلاگ "جنگ نرم"  به چاپ رسیده است؛این مقاله با این جمله شروع می شود:"بزرگ ترین دارایی انسان که می تواند آن را در راه رضای دوست فدا نماید همان جان اوست ؛ آنچه نزد ماست نابود شدنی و فانی است در حالی که آنچه در راه خداوند داده شود نزد او باقی است و حیات عند الرب می یابد."

   در این مقاله از حضرت اسماعیل(ع) به عنوان قربانی مکه نام برده است  که قرار بود توسط حضرت ابراهیم(ع) به فرمان الهی ذبح شود؛اما مقدم داشتن دوستی و محبت به فرزند پیامبر(ص) "حضرت سیدالشهدا امام حسین(ع)" توسط حضرت ابراهیم(ع) و گریستن پدر بر شهادت حسین(ع) موجب شد تا به دستور خدا به جای اسماعیل گوسفندی ذبح شود ،اماقربانی کربلا امام حسین(ع)بود که به فجیع ترین وضع توسط گروهى که  خود را از امّت محمّد صلى اللَّه علیه و آله می دانستند در قتلگاه کربلا قربانی شد.
    اما در امتداد این داستان قربانگاه شلمچه است که قربانی آن شهید حسن بابائیان است که به عقیده نویسنده مقاله مادر این شهید مقامی بالاتر از هاجر یافت که نه نتها یک فرزند بلکه چندین فرزند خود را در راه سربلندی اسلام و اجرای فرمان الهی امام به قربانگاه فرستاد و مادر شهیدی که تنها فرزندش را فدای اسلام کرد و خم به ابرو نیاورد
.

متن کامل مقاله

  • اسماعیل اقبال

دلیلی واضح و روشن برای درس آموزی از شهداء و وصیت نامه هایشان

زندگی نامه ، سال تولد ، سن در لحظه شهادت ، رمز عملیات ، تاریخ شهادت و مشترکات زندگی این دو برادر شهید توجه کنید!، شاید شما هم مثل من چندبار شروع به مقایسه کردید و به نتایج جالبی رسیدید ولی شگفت آورتر از همه وصیت نامه های عرفانی این برادران 17 ساله است که به اوج شناخت و عرفان دست یافته اند.آنجا که از عشق به معبود می گویند و آنجا که از شهادت می نویسند . از نجواهایشان برای دل داغدار مادر و توصیه های برادرانه شان برای عزیزان. چه زیبا با این سن کم، حجاب را معنا کرده اند و چه زیبا پشتیبانی از ولایت را می آموزند. باشد که رهرو راهشان گردیم و با یادشان و عمل به توصیه های والایشان خجالت زده خون شهدا نباشیم . 
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۸ فروردين ۹۶ ، ۱۱:۵۷
  • ۲۸۹ نمایش
  • اسماعیل اقبال